تاکید بر اهمیت مسئله فلسطین در نشست هیئت رسانه‌ای ایران و عراق فیلم‌های سینمایی امروز تلویزیون (۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) آیا شبکه خبر ۲ صدا و سیما هک شد؟ + فیلم «عیسی بخشی» آخرین بازمانده بخشی‌های کرمانج خراسان شمالی درگذشت + علت فوت صداوسیما یکی از بهترین‌هایش را از دست داد فیلم‌‌های سینمایی امروز تلویزیون (جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) «لالایی» در شبکه نمایش خانگی | عمو پورنگ بازیگر شد سریال جدید «رخنه» درباره امنیتی‌ترین عملیات نفوذ + زمان پخش ماجرای عجیب آهنگ «تنهاترین عاشق» که به نام فریدون فروغی دست‌به‌دست می‌شود! + فیلم چرا تکرار «پایتخت ۶» پخش نمی‌شود؟ روایت پردیس پورعابدینی از سکانس ملاقات شرعی با شهاب حسینی در «گناه فرشته» + فیلم برگزاری گردهمایی کارشناسان روابط عمومی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سراسر کشور در مشهد مقدس بازیگر فیلم سینمایی «اخراجی‌ها ۲»: روش تدریس تام‌کروز در «تاپ‌گان» متعلق به یک خلبان ایرانی است خانه انیمیشن UP در دنیای واقعی + فیلم و عکس معاون وزیر فرهنگ: سابقه ایران و عراق در حوزه فرهنگ و ارتباطات درخشان است درباره زنده یاد حسن حامد، نمایشنامه نویس و کارگردان فقید مشهدی| خاموشی در اوج درخشش کاش سریال بود! | درباره «مست عشق»، فیلم مهم حسن فتحی بازدید هیأت رسانه‌ای ایران از مؤسسه العلمین عراق + تصاویر
سرخط خبرها

زیارتِ امام حسین(ع) با اجازه حضرت عباس(ع)

  • کد خبر: ۱۱۹۹۱۹
  • ۱۲ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۱:۵۸
زیارتِ امام حسین(ع) با اجازه حضرت عباس(ع)
غلامرضا بنی اسدی - روزنامه نگار

روایت سفر را باید لحظه نگاری کرد. حکایتی است بلند که کوتاه نمی‌توان نوشت. هر نفسش شرحی دارد. پلک زدنش را قصه‌ای است. به دریا می‌ماند و همان ضرب المثل معروف ایرانی؛ «آب دریا را اگر نتوان کشید/ هم به قدر تشنگی باید چشید» این چند خط را هم از همین منظر بخوانید... ما در سفری که با نجف آغاز می‌شد راهی عراق شدیم. بخش پایانی سفر کربلا بود. هرچه نزدیک‌تر می‌شدیم بی تابی‌ها افزون می‌شد.

این را در نگاه همه زائران می‌شد دید. پیش‌تر هم خوانده بودم و از زبان زائران هم می‌شنیدم که در رسیدن چگونه باید زیارت را آغاز کرد. برخی می‌گفتند باید همان اول به خدمت ارباب رسید و دست در مشبک‌های ضریح او به التجا گره زد. برخی هم می‌گفتند باید به حرم علمدار رفت. اجازه زیارت گرفت که عباس، باب الحسین است.

من هر دو گزاره را می‌پسندیدم، اما برای خودم کار را حواله کردم به آنچه عشق تقدیر می‌کند. گفتم «آدرس نپرسیده» می‌روم تا ببینیم پسند جانان را. هیجان اولین زیارت هم جوری است که تاب پرسیدن هم نمی‌گذارد. وسایل را در هتل که گذاشتیم به شتاب رفتیم در راهی که به حرم می‌رسید به قاعده عاشقانه «خود راه بگویدت، چون باید رفت...» رفتیم و خود را در حرم حضرت علمدار یافتیم.

انگار باید اجازه زیارت را، اجازه رفتن به حرم را از کسی می‌گرفتیم که به نام مانای «عباس» در کربلا هم حریم دار بود. اجازه دست اوست. زیارتنامه خواندیم و نماز. جانی تازه گرفتیم برای تشرف به محضر حضرت حسین (ع) که اوج زیارت است. از حرم حضرت عباس (ع) تا امام حسین (ع) است که می‌شود «بین الحرمین» را تجربه کرد. عجب عظمتی است در این ملکوتی که بر زمین باریده است.

در رفتن به حائر حسینی، باز ناخودآگاه در همان مسیری قرار می‌گیریم که در روضه‌ها شنیده ایم؛ برای رفتن به سلام امام حسین (ع) باید اول به حبیب بن مظاهر سلام داد. در برگشتن هم باز باید از گذر سلام او گذشت. به او سلام می‌کنیم که در بازخوانی نسبت فامیلی باید خویشاوندی داشته باشیم.

او بزرگ قبیله بنی اسد بود. طایفه‌ای که در کربلا چند شهید داشت. او را عمو می‌خوانم و می‌خواهم مرا به ارباب برساند و در گامی دیگر به ضریح شش گوشه می‌رسم که جهان را زیر انوار دارد. در حائر حسینی دست به آسمان می‌برم که می‌گویند دعا در این حریم، به استجابت نزدیک‌تر است. دعا برای زیبا شدن همه زندگی ها. برای ظهور مصلح کل که جهان را جانی تازه خواهد بخشید. دعا به سلام می‌رسد در اولین تشرف؛ السلام علیک یا ابا عبدا...!

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->